خوشبختم وقتی تو کنارمی
سلام الینای نازم
این روزها روزهای سختی رو میگذرونیم خدارو شکر میکنم که تو کوچکتر ازاونی هستی که عمق موضوع رو بتونی درک کنی ولی بعضی وقتها میبینم متوجه خیلی از مسایل هستی حتی مسایل ریزی که اصلا فکرم نمیرسه که انقد روش حساس باشی.
این روزهای سخت و طاقت فرسا هم با روزهای ماه مبارک رمضان یکی شده و تشنگی و گشنگی و گرمی هوا هم به مشکلات اضافه شده البته فقط روزهای اول ماه مبارک برام سخت بودم دیگه عادت کردم. انشاالله به حق این روزها و این دقایق پاک و زلال و نورانی خدا مشکل همه رو حل کنه و به آرامش برسن.
وقتی ازم اسباب بازی یا خوردنی میخای و میبینی که حالشو ندارم پاشم برات بیارم زودی میگی مامان ببخشیدا تو حوصله نداری و منم هی ازت وسایل میخام .اونجاس که به خودم میگم خدایا این بچه چقد متوجه مسایله و میدونه که این روزها حوصله هیچکس و هیچ چی رو ندارم.
یا وقتی اهنگهای غمگین میخام گوش کنم زودی میای و میزنی یه اهنگ دیگه و میگردی تا شادشو پیدا کنی و میگی اینا بدن اینا رو گوش کردنی گریه میکنی نمیخام اینارو گوش کنی بزار برات همه چی آرومه رو پیدا کنم. عاااااااشق اهنگ همه چی آرومه هستی و همش تو خونه میخونی منم دلم کباب میشه که خدایا کی منم از ته دل میتونم بگم همه چی آرومه.اهنگ وبلاگتو هم به زور با اجبار گفتی باید همه چی ارومه باشه منم گفتم وقتی ارامش به زندگیمون برگرده این اهنگو میزارم البته تو دلم اینو گفتم.
وقتی میبینی یه جا نشستم و حوصله هیچیو ندارم میای و میگی مامان باز چی شده؟
چرا ناراحتی؟برات سرود بخونم؟
اول همه سرودهاتم اینو میخونی:مامان خوشگل دارم من تو رودارم خوشگلم. بعدم بغلم میکنی و با حرفای خودت سعی میکنی بخندونی منو .از خاطرات گذشته یادت میاری و میگی مثلا مامان یادته ال آی اومده بود خونمون چقد پرخوری میکردو مارو میخندوند یا تو کلاس زبانت از بچه ها میگی و الکی با صدای بلند میخندی تا منم بخندم. اینطور مواقع دلم بیشتر کباب میشه میگم خدایا من باید الینارو بخندونم و سرشو گرم کنم حالا الینا منو سرگرم میکنه.
خیلی سعی میکنم متوجه بعضی مسایل نشی و لی نمیشه .وقتی حوصله ندارم برات بازی ارین رو باز میکنم تا بازی کنی و باهاش سرگرم شی و نبینی بی حوصلگیامو .
ماشاالله تمام بازیاشو بلدی همش امتیاز میاری و میپری هوا که برنده برنده.دیروز بهم میگی مامان من یه خواهر میخام نه مثل انیس و نغمه (دخترعموهاش)اونا منو اذیت میکنن میخام یه خواهر داشته باشم باهاش بازی کنم و منو اذیت نکنه.گفتم هنوز بیمارستانها بچه ندارن که بدن بهمون وقتی اوردن میریم میگیریم.
فدات شم .انشاالله از این به بعد بیشتر بهت میرسم و با حوصله تر.
به امید روزهای خوش.