الینا خانوم الینا خانوم ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

روزهای زندگی الینا

شیرین زبونیای شیرینی زندگیم

1393/9/6 1:06
نویسنده : مامان مینا
281 بازدید
اشتراک گذاری

                   

                 عاشق شیرین زبونیاتم  که زندگی رو برام دلچسب و شیرین کرده.

                         

                  

یه روز وقتی داشتیم نهار می خوردیم و طبق معمول تلویزیون هم روشن بود :

 

الینا:بابا تلویزیونو خاموش کن مگه سر سفره ننشستیم؟مگه گناه نداره؟

 

بابا:چشم  و تلویزیونو خاموش کرد.

 

من و بابایی داشتیم در مورد یه موضوعی باهم حرف میزدیم که:

 

الینا:مامان تعجبباباتعجب مگه نگفتین سر سفره حرف نمیزنن؟قهر

من و بابا:بله دخترم.و سکوت برقرار شد.

بابایی که حرف تو دهنش مونده بود و میخواست زودی بگه تند تند غذاشو میخورد که بتونه از این شرایط رها شه که:

الینا:بابا میبینم تند تند میخوری که حرفتو بگی ولی یکم دیگه فقط شما غذات تموم شده و مال ما مونده .

اگه دوست داشتی با خودت میتونی حرف بزنی زبانولی با من و مامان نهچشمک.چون ماکه غذامون تموم

نشده هنوز. تموم شده؟تلویزیونم نمیتونی روشن کنی چون تو تموم شدی ولی من و مامانم اینجا

نشستیم و نمیتونیم تلویزیون ببینیم.

بابا:هیپنوتیزم

من:خندونک

الینا:راضی
اینم از شیرین زبونیات سر سفره و اینکه یه کاری که همیشه سر سفره انجام میدی  اینه که   

بشقابتو می گیری دستت و تا همه غذاشونو سرو نکردن نمیزاری غذاتو بریزیم تو بشقابت و همیشه با صدای بلند میگی:
                                        
  اول بزرگترابغل

                            

تو یکی از فلش کارتهای زبان ات عکس یه دختر گرسنه رو کشیدن که روسرش یه ابری هست که توش کیک کشیده شده و نشون میده که دختر گرسنه هست(hungry)

الینا: مامان مگه ما ادمهای واقعی نیستیم؟زیبا

من:بله ما واقعی هستیم.آرام

الینا:الان میخوام برم پرتقال بخورم چرا اون ابره که توش پرتقاله نمیاد بالا سرم؟عینک

من:محبتبهش گفتم گرسنه بودن یه احساسه که ما داریم .احساس رو نمیشه با دیدن شخص متوجه شد برا همین اینو می کشن که ما که می بینیمش بدونیم معنیش اینه که دختره گرسنه اش هست.

الینا:ما وقتی یکی رو میبینیم از کجا بدونیم که اون گرسنه هست یا تشنه ویا ....؟متنظر

من:اخه چی بگم گیج .گفتم اون شخص بهمون میگه که تشنه یا گرسنه هست؟

الینا:شاید خجالت کشید؟اگه اون ابره بیاد بالا سرش زئدی میفهمم که چی دلش میخواد.

                             

روزی که به الینا تو مهد مفهوم نذر کردن رو یاد داده بودن اومده خونه رفته دولیوان اب پرکرده و توش قند ریخته و شربت درست کرده. میگم چکار میکنی؟

الینا:برا امام حسین نذر کردم شربت پخش کنم .اینام یکی براتو درست کردم یکی هم برا بابا.

قربونت برم که همه چیو زود یاد میگیری و انجام میدی .

روز عاشورا بهم میگی مامان من نمیخوام امام حسین رو بکشن.خطا

بعد میگی:مامان چرا امام حسین نمیاد خونمون؟خونمونو نمی شناسه؟محبت

                             

اوایل که میرفتی پیش دبستانی میگفتم الینا جان اونجا دوربین داره و مامانا از خونه میتونن ببینن که بچه هاشو اونجا چکار میکنن.پس دختر با ادبی باش و حرف خانم معلم رو گوش کن.

یه چند روز که گذشت   یه روز که اومدم از مهد بردارمت بهم گفتی:

الینا: مامان مگه نمیگی از خونه منو میبینی؟متفکر

گفتم بله میبینم و همه کاراتو حرفاتم میشنوم.

الینا:پس اگه میبینی بگو ببینم من امروز تو مهد چکارا کردم؟پیش کی نشسته بودم؟به خانوم چی جواب دادم؟راضی

منم برا اینکه لو ندم گفتم سرود خوندین ورزش کردین تغذیه خوردین رنگ امیزی کردین و خمیربازی.سکوت

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (9)

مریم(مامان کیان)
7 آذر 93 13:04
وای خدا الینا این حرفا رو از کجا میاری؟؟؟ هر چند میدونم خیلی هاش و از خودمون یاد میگیرن اما اینکه این مدلی ازش استفاده کنن خیلی جالبه..... اینکه مواظبه پدرش سر سفره حرف نزنهحالا اگر خودشون حرف مهمی داشته باشن این قانون یادشون میره....
مامان مینا
پاسخ
باباش میگه اگه سر سفره قراره که حرف نزنیم خودت دوساعته مارو امرو نهی میکینی خودتم ساکت باش دیگه الینا
مامان ويانا
8 آذر 93 7:18
قربون این دختر شیرین زبون بشم
مامان مینا
پاسخ
خدانکنه ویانای نازمو ببوسین
مامان ويانا
8 آذر 93 7:21
وقتی که دختر داشتی باشی تو زندگی هیچ غم و قصه ای نداری دخترهای ناز ما واقعاً زندگی را شیرین می کنند قربون همه دخترها بشوم که هر چی بنوسیم راجع به آنها باز کم است .
مامان مینا
پاسخ
واقعا همینطورهخدارو شکر که دختر داریم برعکس بعضی خانواده که دوس دارن اولش پسر داشته باشیم به افتخار تمام دختر خانومای گل [هورا
مامان ويانا
8 آذر 93 7:21
خیلی خوشحال شدم وب به روز کردید
مامان مینا
پاسخ
شرمنده بخدا یه مدت خیلی گرفتار بودم نتونستم بیام آپ کنم.
مامان راحله
8 آذر 93 17:07
هزار ماشالله به دختر خوشگل و شیرین زبون
مامان مینا
پاسخ
ممنون خانومی روی دختر گلتون بهار جان رو ببوسین
مهسا
8 آذر 93 19:23
چقدر خوبه که زبان می خونه. هر قدر زودتر یاد بگیره بهتره.. راحتتره.. البته باید ادامه بده. بچه ها زبان زود یاد می گیرن و زود هم فراموش می کنن. اگر همیشه کار کنه فراموش نمی کنه.
مامان مینا
پاسخ
اره مهساجون دخملم از 4 سالگی میره زبان که میشه 9 ماه تا به امروز و الان اخرای ترم چهار هست و خیلی باعلاقه میخونه و خودمم تشویقش میکنم با اینکه تو مهدش زبان هر روز براشون اموزش میدن ولی نخواستم از کلاس زبان اموزشگاهش عقب بمونه . چون قبلا زبان یاد گرفته براهمین تو مهدم اول از همه جواب میده و یاد میگیره. ممنون سر زدین بهمون دوست گلم.
مریم مامان آیدین
9 آذر 93 13:43
سلام مینا جون ماشالا چه دختر شیرین زبونی داری خییییلی نازه.....یک ربع سر سفره امرو نهی کرده که سر سفره حرف نزنین قوانین خودش فرق داره مممنونم از لطفی که بهمون داشتی عزیزم....من هم از دوستی باهاتون خوشحالم خانومی
مامان مینا
پاسخ
سلام مریم جون دقیقا یه ربع مارو امر نهی کرده ولی نمیدونست خودش داره قانونو زیر پا میزاره ممنون از اینکه سر زدین و منم خرسندم از داشتن دوست خوبی مثل شما
مامان الینا
9 آذر 93 21:04
آفرین بر الینا خانم شیرین زبون.
مامان جون محمدامین
23 آذر 93 14:10
سلام عمه جون.خوبی الینا جونم.به خاطر رفتنت به مهد یه جایزه برات خریدم گلم.امیدوارم خوشت بیاد.الینا جونم من نخریدم ها اینو امین برات خریده باشه
مامان مینا
پاسخ
سلام عمه گلم ممنون عمه جون دست امین درد نکنه . راضی به زحمت نبودیم