الینا خانوم الینا خانوم ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

روزهای زندگی الینا

روزانه های الینا

1393/5/18 14:02
نویسنده : مامان مینا
319 بازدید
اشتراک گذاری

تصاویر زیباسازی ، كد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچك دات نت www.pichak.net

 

 

 

سلام دختر گلم

دیروز که جمعه بود وقتی از خواب بیدار شدی گفتی میخوای بری حموم و آب بازی کنی منم مخالفت نکردم . رفتمو آب ولرم تو وان ات ریختم و تو مشغول بازی کردن و حموم کردن عروسکت شدیهمراه با حموم کردن عروسکت براش سرود هم میخوندی.

 

 

این ژست ای که تو عکس پایینی گرفتی رو خودت پیشنهاد دادی

 

بعد از اینکه از حموم کردن و اب بازی خسته شدی  نوبت سشوار کشیدن شد که تو باهاش کلا مخالفیتعجب با اینکه در عرض 5 دیقه تموم میشه .

 

نزاشتیموهاتو سشوار   بکشم و گفتی که میخای بری کتاب داستانت بخونیدرسخوان. وقتی کتاب داستانهاتو شبها قبل خواب برات میخونم چیزایی که از متنش یادت می مونه و مطابق نقاشیهای صفحه هاش هست رو فرداش برا عروسکات میگی . انصافا از متن کتاب بهتر توضیح میدی .افرین دختر باهوشم.جشن

 

 

بعد نوبت سشوار کشیدن و خوشگل شدن میشه و میشی پنجه  افتاببوس

 

 

 

حالا نوبت خاله بازی و دکتر بازی میشه همه عروسکات میشن مریضهایی که ازت وقت ویزیت گرفتن و اومدن مطب و شما یکی یکی معاینشون میکنی و شربت براشون مینویسی . عروسکی که دوست نداری براش شربت تلخ مینویسی و آمپول خندونکولی برا عروسکی که دوسش داری شربت خوش طعم مینویسیآرام.

 

 

و اینا مریضهایی هستن که تو نوبتن برا ویزیت شدن.قه قهه

 

 

 

واما وقت اینه که یکم به درس و مشقات برسی و رنگ آمیزی هاتو تکمیل کنیتشویق

 

 

و گاها هم درس و مشق رو ول میکردی و محو کارتون می شدی.خندونک

 

 

وقتی نماز میخونم مثل اینکه داری باهام مسابقه میدی زودی میخونیو جانمازتو جمع میکنی و میگی برندددددددددددددددددددددددددددددددده.

 

 

 

واما قسمت خوشمزه خوشمزه که مربوط میشه به نهار و میان وعده ها که اگه واقعا گشنه باشی همرو تا تهش میخوری بوسواگر نه عمرا لب به غذا بزنیعصبانی

 

 

وکارتون بره ناقلا که خیلی دوسش داریمحبت

 

 

 

بعداز ظهری که رفتیم پارک و تو اصرار داشتی که باید کیفت و کتاب زبانهاتم برداری دلخورو اونجا تو پارک درساتو بخونی دقیقا مثل خودم که وقتی کوچولو بودم هر جا میرفتیم باید کتب و دفترامو میبردمو همونجا هم درسهامو میخوندم.

همه بچه ها سرگرم بازی ان و تو سرگرم درس .بغل

 

بعد تموم شدن رنگ امیزی رفتی و با دخترها بازی کردی  و خوش گذروندی .

 

پسندها (7)

نظرات (12)

مامان ويانا
18 مرداد 93 15:49
خانم دکتر به ما هم وقت می دهی ؟ ماشاء اله خیلی دختر خوب و درس خوانی از الان مشخص که در آینده به یک مقام خوب و شایسته می رسد .
مامان مینا
پاسخ
تلفنی یا نتی وقت ویزیت نمیده باید حضوری بیاین البته خدانکنه که شما مریض شین انشاالله همینطور میشه که شما ارزو کردین
مریم(پرنیاوبردیا)
18 مرداد 93 20:32
سلام مینا گلی امشب عازم قم خونه عمه م مهمون هستیم و الان م باید برم ایشالله برگشتیم میام پیشتون
مامان مینا
پاسخ
باشه خوش بگذره حرم خانم معصومه رفتین برا مشکل ماهم دعا کن مریم گلی
مریم(مامان کیان)
19 مرداد 93 0:51
عزیزم چه دختر خوبیه بیشتر کاراش و هم که خودش انجام میده برعکس پسر تنبل من چقدر موهاش خوشگل شدن بعد سشوار مامانش حیف نیست اینا رو کوتاه نگه میداری بزار یه کم بلند شه اونوقت دیگه دلت نمیخواد کوتاهشون کنی
مامان مینا
پاسخ
سلام خانومی مریم جون اگه به پستهای سال پیش نگاه کنی موهاش بلند بود با رسیدن فصل گرما کوتاهش کردم تا اذیت نشه برخلاف میل خودم
مامان الینا
19 مرداد 93 9:36
آفرین برالینا خانم باهوش.ایشالا همیشه موفق باشی
مامان مینا
پاسخ
ممنون خانومی.کجایین پس شما. چندوقته نیستین
مریم(پرنیاوبردیا)
22 مرداد 93 1:03
سلااام مینا جوووونی..... ایول بابا چه قد شما حوصله دارید.... عزیزممممم عروسک تو حموم میکنی؟ سرود تو حموم عالی میشه....(تجربه کردم که میگم) چه ژست قشنگی عزیزممم حوله شو نگاه چرا سشوار نمکشی وروجک؟؟؟؟؟ ای شیطون تازه نزاشتی مامانی سشوار بکشه؟ آفرین به این دخملی باهوش پس سشوار کشیدی؟ واقعا هم پنجه آفتاب شدی خانم دکتر شما فرق میزارید بین مریض هاتون چرا؟ شانس بیاریم از ما خوشت بیاد و شربت خوشمزه بنویسی مریض های تو نوبت و نگاه آفرین خانم درسخون و زرنگ برنده؟ ای شیطون به به...... گشنه م شد حسابی چه دختر خوش سلیقه یی بره ناقلا افرین که همه جا به فکر درس و مشق ت هستی الینا جون... مینا جون امیدوارم هرجا که هستید و خوش باشید
مامان مینا
پاسخ
سلام مریم گلی......... این پست دقیقا اتفاقاتی هست که معمولا تو یه روز تو خونمون می افته حموم که یک روز در میان هست و خواندن سرود درحموم و بیشتر ترانه همه چی ارومه رو میخونهبعدشم درمورد سشوار همیشه غر میزنهبعدم درس و مشق و میان وعده . هنوز درمورد خواب نیمروزی چیزی ننوشتم که واقعا خوشش نمیاد از پنجره بیرونو نگاه میکنه میگه ببین مردم بیرونن چرا به من میگی بخواب فقط شبا میخابم البته بعد از نگاه کردن خونه مردم که ببینه تمام چراغها خاموشن بعد میخابه
مامان سامیه
22 مرداد 93 8:40
سلام عزیزم ممنون از اینکه من ودوست خودتون دونستید ورمز وبلاگتون بهم دادید دختر نازتو از طرف من ببوس
مامان مینا
پاسخ
سلام عزیزم خواهش میکنم البته که شما از بهترین دوستانم هستین. سامیه جونو ببوسین
مریم(پرنیاوبردیا)
24 مرداد 93 13:53
سلام به روی ماهت
مامان مینا
پاسخ
سلام به روی نشسته ات
♫الهام مامان آوینا♫
26 مرداد 93 21:44
سلام عزیزم... دیدم تو بخش پرسش و پاسخ از زبان رفتن گفته بودید. می خواستم بدونم از چند سالگی الینا جون را فرستادید زبان و کجا؟ منظورم اینه که موسسه خاصی میرن؟ ممنون میشم اگر به من هم رمز ترم سوم زبان الینا جون را بدید؟ البته اگر دوست داشتید؟
مامان مینا
پاسخ
سلام عزیزم الینارو از 4 سالگی بردم کلاس زبان البته موسسه خاصی نیست ولی بهترین موسسه زبان تو شهرمون هست که همه ازش راضی هستن. رمز رو تو وبتون بهتون میدم. بازم هر سوالی داشتین من درخدمتم.
♫الهام مامان آوینا♫
27 مرداد 93 10:48
ممنونم عزیزم... فکر کردم تهرانید.. این کتاب ها دیده بودمم.. کتاب های خوبی هست موفق باشی الهی... منم در فکر هستم ولی نمی دونستم چند سالگی بهتره.. اره فکر کنم همون 4 سالگی خوب باشه برای زبانیا نهایت 3.5...
مامان مینا
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم بازم سوالی داشتین من درخدمتم
مامانی کسرا
1 شهریور 93 22:36
ممنون که به ما سر زدید، دختر نازی دارید، خدا حفظش کنه. در ضمن به جمع دوستای ما خوش اومدید
مامان مینا
پاسخ
ممنون خانومی با افتخار لینک شدین. کسری جان رو ببوسین