هدیه ی نیما برای تولد4 سالگی الینا
سلام دخترم الینا جان روز تولدت نیما و خاله صبا نتونستن بیان اخه اینجا نبودن . شهر و خونه خودشون بودن . برا همین دیروز که اومده بودن اینجا برای دیدن خانواده خاله صبا و البته دادن هدیه تولدت باهم دیگه هماهنگ شدیم برای دیدن هم و اینکه کادوی تولدتو نیما جون بهت بده.بخاطر اینکه باید نیمارو میبردن تا گچ دستشو باز کنن . عجله داشتن برای برگشتن به شهر خودشون مجبورا تو مطب دکتر نیما همدیگرو ملاقات کردیم.دلم برای نیمای گلم سوخت . اخه دکترش داشت با اره گچ دست نیمارو باز میکرد و نیما می ترسید.فک میکرد دارن دستشو قطع میکنن. &n...